سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیماریهای اینترنتی ( اعتیاد به اینترنت یا مرض های اینترنتی )

بیماری
های اینترنتی بر خلاف این دنیای مجازی کاملا واقعی اند ...


به خاطر رفیق های ندیده و نشناخته



اینبار میخوام برم سراغ مرض های اینترنتی که چرا گرفتار
این اینترنت لعنتی می شیم و چطور درمان میشیم ..

می دونید که اینترنت به زعم خیلی ها اعتیاد آوره و
نمیشه هم انکارش کرد اما میخوام این پست رو برای همه و خودم که یه معتاد
اینترنتی شدم بگذارم تا همه بدونیم که آیا ما معتاد شدیم یا نه فقط و فقط
تفریح سالمی است که داریم انجام میدیم ..


  • چرا گرفتار می شویم؟ ( فرار از
    واقعیت )

در میان دخترها عواملی
مثل هراس اجتماعی و افسردگی در دوران نوجوانی از ان اختلالاتی است که در
جوانی جای خودش را به بیماری اینترنتی می دهد . دختر نوجوانی که نمی تواند
ارتباط سازنده برقرار کند و از اجتماع می ترسد , بعد ها نمی تواند از فضای
اینترنت که در آن تقریبا هیچ کسی به هیچ کسی نیست , دل بکند.

درباره پسرها هم هراس اجتماعی به اضافه اختلالات
بیش فعالی و حتی احساسات خصمانه که در دروران کودکی و نوجوانی به آن دچار
بوده اند , در جوانی به شکل اعتیاد به فضای مجازی سروکله اش پیدا می شود.

  • گرفتار چه می شویم؟ ( اعتیاد ,
    وسواس و ... )

هفته نامه " نیوساینتیست "
چند وقت پیش این هشت بیماری اینترنتی را به عنوان بیماری های عمومی معتادان
وب مطرح کرد :

  1. خودگردی : مدام اسم
    خودشان را جستجو میکنند و نتیجه را مثل داستانهای مهیج می خوانند ...
  2. خودافشاگردی :
    خودافشاگری می تواند در حد افشای یک حس شخصی باشد یا در حد افشای نامه ها و
    عکس های خصوصی و باقی چیزهایی که اجازه بدهید راجع به آنها صحبت نکنیم.
  3. وب گردی : مرسوم ترین
    بیماری اینترنتی است . اگر قبل از رفتن به رختخواب قصد می کنید فقط سری به
    وبلاگ دوستانتان بزنید بعد از پنج ساعت تازه به خودتان می آیید و می بینید
    که در جریان این وب گردی نامحدود , هم کلاسی های اول دبستانتان را هم پیدا
    کرده اید , به خودتان شک کنید .
  4. گوگل گردی : میل شدیدی به استخراج اطلاعات دارند
    . اصولا دانستن اینکه اسم کلاغ استرلینگ در کارتن رامکال چی بود , واقعا
    آنقدرها هم مهم نیست که آدم به خاطرش نیم ساعت در اینترنت جست جو کند.
  5. دلبستگی به آلبوم عکس های
    دیگران
    : به این بیماری شکار عکس هم میگویند . واقعا به کسی که ساعت
    ها وقت میگذارد تا عکس های خصوصی دیگران را نگاه کند چه می شود گفت؟ در
    مراحل اولیه , بیمار عکس های افراد مشهور را جستجو می کند . ولی وقتی
    بیماری حاد می شود , دیگر مهم نیست صاحب عکس چه کسی باشد.
  6. آشغال جمع کنی اینترنتی : مثل سمسارها رفتار می کنند . جمع آوری بریده روزنامه تایمز 30 سال پیش و
    آرشیو کردن آهنگ هایی که حتی یک بار هم پخش نخواهند شد از آن رازهایی است
    که فقط آشغال جمع کن های اینترنتی دلیلش را می دانند و بس .
  7. ناشناس گردی یا آزار گردی : بدون هیچ دلیل مشخصی , به طور کاملا ناشناس ایمیل می فرستد و پیغام
    میگذارند . آزارگردها عاشق این هستند که برای افرادی که می شناسند از
    خصوصیات فردی انها کامنت های ناهنجار بگذارند و ایمیل های مشکوک بفرستند  .
    هکرها هم که پادشاهان امپراتوری آزارگردی اند .
  8. وسواس های مجازی : هر وقت که
    انلاین نباشند , دچار استرس می شوند .حالا فکرش را بکنید بیمار وسواس مجازی
    برای تعطیلات بخواهد برود جایی که اینترنت نداشته باشد  . هر چیزی مثل چک
    کردن پی در پی ایمیل و فرستادن چند باره یک ایمیل از ترس نرسیدن , نشانه
    وسواس مجازی است.
  • چگونه درمان شویم ؟

چون اعتیاد به اینترنت یکهو از آسمان بر سر کسی فرود
نمی آید به این سادگی ها هم درمان

نمی شود پس :

  1. ساده نگیرید : در خیلی از کشورهای
    دنیا کلینیک هایی برای درمان این بیماری وجود دارد . اگر واقع بین باشیم ,
    برای درمان یک اختلال روانی باید رفت پیش روانپزشک  . مشاوره و کمک گرفتن
    از یک پزشک راهی است که ساده تر به مقصد می رسد.
  2. زمان بندی کنید : چون اینترنت
    چیزی نیست که بشود کاملا ترکش کرد می توانید برای خودتان زمان مشخصی
    بگذارید . ساعت هاییکه تحت هیچ شرایطی زیاد نشوند . اگر بعد از یک ساعت
    ساعتمان زنگ بزند , زنگ ساعت یادمان می اندازد که وای , یک ساعت گذشت؟
  3. اولویت بندی کنید :
    بری اینکه کار به جای باریک نکشد اولویت بندی خیلی کمک می کند . اول چک
    کردن ایمیل , بعد چک کردن وبلاگ و بعد سرزدن به دوستان و همین طور الی آخر 
    . البته این الی آخر به آخر دنیا اشاره نمی کند . برنامه زمان بندی که
    یادتان هست؟
  4. تغییر کاربری بدهید :
    شاید اینترنت هنرهایی داشته باشد که همتایش در هیچ کجا پیدا نشود ولی بعضی
    کارها را هم می شود به کمک تکنولوژی های دیگر انجام داد : مثال  ساده اش هم
    چت کردن . گاهی می توانید به جای چت کردن با دوستتان با او تلفنی صحبت
    کنید .




دکتر علیرضا شیری دراین باره حرفهایی زده که خواندنیه :

آدم ها در ارتباط اینترنتی خیلی راحت تر از دنیای واقعی
, حقیقت را وراونه می کنند.


برگ برنده اینترنت قابلیت جستجویی است که در آن وجود
دارد . امکان انتخاب هم آنقدر وسوسه کننده و دوست داشتنی است که خیلی از
آدمها ترجیح می دهند به خاطر آن چشمشان را به روی خطراتی که وجود دارد
ببندند .

در ارتباط اینترنتی نمی شود
طرف مقابل را خوب شناخت یا نمی شود نقاط ضعف و قدرتش را فهمید مساله اصلی
است . این نگاه خوشبینانه قضیه است که فکر کنیم یک آدم خوبی آن طرف نشسته و
ما زا طریق چت و شبکه اجتماعی و ... می توانیم کشفش کنیم .

در اینترنت تا دلتان بخواهد آدمها با ضعف های متعدد
شخصیتی دست و پنجه نرم میکنند و چون در دنیای واقعی امکان اغاز یک ارتباط
برایشان در حد صفر است , در اینترنت از سر و کول هم بالا می روند. دنیای
مجازی مکان امنی برای شکارچی هاست .

از طرفی دیگر امکان بالای خیانت در دوستی های اینترنتی
یکی دیگر از آسیب هایی است که به افراد می رسد , فضایی که در آن هم می شود
به راحتی خیانت کرد و هم درصد وفاداری کسی را تخمین زد , رفتارهایی که به
تدریج باعث بروز وسواس و بی اعتمادی می شوند ...


امیدوارم که مفید بوده باشه .. نظرات
خودتون رو برام بنویسید که آیا شما هم به اینترنت اعتیاد دارید یا نه و
اصلا قبول دارید چنین مطالبی رو ...


فرانتس کافکا

 فرانتس کافکا   

 

 

 Franz Kafka

  

 

   

Kafka کافکا

 

  

مارکز می گوید : (( با خواندن مسخ کافکاست که می فهمیم که می شود جور دیگر هم نوشت )) 

کافکای آلمانی زبان که به زبانهای چک و فرانسوی هم حرف می زد , جور دیگری می نوشت ; جوری که می توان به مکاتب ادبی زیادی مثل مدرنیسم و رئالیسم و ... ربطش داد. 

معروف ترین کتابهای کافکا در ایران مسخ و محاکمه هستند. 

همه رمانهای کافکا بدون اجازه اش چاپ شده اند , او وصیت کرده بود همه آثارش را بعد از مرگش بسوزانند .  

  

 

kafka

 

  • از نقطه ای به بعد , بازگشتی در کار نیست ; این همان نقطه ایست که باید به آن رسید. 
  • شادمانی های این زندگی , شادمانی های این زندگی نیست بلکه ترس ماست از صعود به زندگی متعالی تر . رنج های این زندگی رنج های این زندگی نیست بلکه خودآزاری ماست این ترس. 
  • منفی را به ما می اموزند ; مثبت از پیش درون ماست. 
  • به صورت نظری تنها یک احتمال ضعیف برای خشنودی وجود دارد ; باور داشتن به فنا ناپذیری در وجود خود و بعد به جستجوی آن بر نیامدن. 
  • خود را در برابر بشریت بیازمای ; این کار شک را به شکاک و ایمان را به مومن می آموزد. 
  • 2 گناه کبیره انسانی وجود دارد که بقیه , همه از آنها سر چشمه می گیرند : بی صبری و سهل انگاری . بی صبری آدم ها را از بهشت بیرون راند و سهل انگاری نگذاشت به آن بازگردند. 
  • به محض اینکه شیطان را درون خود راه دادیم , دیگر اصرار نمی ورزد باورش داشته باشیم. 
  • نمی توان ادعا کرد ما فاقد ایمانیم .همین واقعیت زنده بودن ما چشمه تمام ناشدنی ایمان است .اما جز زنده بودن چه کاره دیگری از ما بر می آید.